یاران شهر، یار

وبلاگی در خصوص شهدا

یاران شهر، یار

وبلاگی در خصوص شهدا

مشخصات بلاگ

با سلام و عرض ادب
در این وبلاگ قصد دارم در خصوص شهدا مطلب بنویسم. همچنین کارهایی که در این خصوص انجام میدم را در این وبلاگ قرار میدم.
خوشحال میشم با نظرات و ایده های خود راهنمایی کنید.
یا علی

آخرین نظرات
  • ۱۲ مهر ۹۵، ۱۳:۲۶ - د‌ل‌باخته ..
    آه...

زندگی نامه روحانی شهید مجتبی مطلبی نژاد

سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۵۲ ب.ظ

قلم در ترسیم چکامة حضورتان شکست و واژه‌ها آشفته از توصیفتان، سایه‌سار غم شدند. انتظار چو بغضی در گلویتان گیر کرده بود. آن‌گاه که شیشة دلتان شکست، هجوم اشک آیینة چشمتان را شستشو ‌داد و بر ضریح مردمک چشمهایتان، انتظار گره خورده بود. اوراق جنون با رقص خود، پایان فصل زندگی عاشقانه‌تان بود، تار و پودتان شرح عشقی است که در سینة خورشید نمی‌گنجد.

در باران آفرینش خداوندی، کودکی در سال 1347 به خانوادة مطلبی‌نژاد عنایت گردید که به یمن آمدنش، خورشید دامن دامن نور به زمین می‌ریخت، نام او را به بهانة زیبا فرزند فاطمه(س) «مجتبی» نهادند.

بعد از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی به حوزة علمیة دامغان رفت و از محضر اساتید بزرگواری چون آقایان نعیم‌آبادی و ترابی کسب فیض نمود.

 

 شور و نشاط علمی موجب شد در سال 1366 دل در گرو نیلوفر کویر دهد و عازم دیار ملکوتی فاطمة معصومه(س) شود و در زیر سایة بانوی کرامت به درس و بحث ادامه دهد و در مدرسة علمیة رسالت روزگار خویش را به ذکر یار بگذراند.
در این دوران طلائی و پرافتخار دفاع مقدس چند بار به جبهه اعزام شد و با این که برادرش به فیض شهادت رسیده بود، برای ششمین بار به جبهه رفت و در قسمت اطلاعات و عملیات لشگر ادای تکلیف می‌کرد و خوشحال از این که چون قاصدک در تب و تاب رفتن است، خودش می‌دانست که در این عید به آرزویش می‌رسد، او در آستانة وصال می‌خندید و دوستان را سرمست از عشق الهی‌اش می‌کرد.
بر تن خاکی دل نبسته بود که بخواهد برای ماندن تلاش کند و چون شهادت را تولدی دوباره می‌دانست، برای رسیدن به آن، روز شماری می‌کرد.
شهید مطلبی‌نژاد هر سال به زیارت آستان مقدس رضوی می‌رفت و جان تشنه‌اش را از کوثر ولایت سیراب می‌کرد. او چهارده ماه معتکف کوی شقایق‌های ‌آسمانی بود. تا اینکه تجلی معشوق، در مشهد عاشقان بر سینای دلش تابید، بلندی‌های ماروت بر بلندای قامتش سجده کرد و در تاریخ 1366/12/30 آسمان بر عظمتش مرثیة اشک سرود و تا بیکران حضرت دوست پرواز کرد. مزارش در روستای «فرات» دامغان پذیرای حضور بی‌ریای دل‌های شکسته‌ای است که دلشان برای شهدا تنگ شده است.
«روح بلندش در اوج آسمان پاکی‌ها میهمان عرشیان الهی باد.»
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
  • seyed javad hoseini

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی