مرا که دیده به دیدار دوست پرکردم حلال نیست که بر هم نهم
به تیر از دوست
و گر چنان که مصوّر شود گریز از عشق کجا روم که نمیباشدم گریز
از دوست
شهادت بلوغ عاشقان است ، زیباترین واژه در فرهنگ عشق ، صدرنشین الفاظ در مکتب معرفت و استوارترین معنی در سنجش قاموس حیات
ایوان قدس عشق تمام تقدسش را از آب دستانی میبیند که در قامت بلند نماز معنایشان قیام به سجود نشست و کشتی زرنگار عشق در ساحل امن ایمانشان کلاه عقل از سر فکند. شهیدانی که در بارش آب تیغ سیم تن جانشان را در طلب نرگس بینای عشق به حراج آوردند و آوای ارجعی الی ربّک را به گوش نفس مطمئنّه شان ادراک کردند.