یاران شهر، یار

وبلاگی در خصوص شهدا

یاران شهر، یار

وبلاگی در خصوص شهدا

مشخصات بلاگ

با سلام و عرض ادب
در این وبلاگ قصد دارم در خصوص شهدا مطلب بنویسم. همچنین کارهایی که در این خصوص انجام میدم را در این وبلاگ قرار میدم.
خوشحال میشم با نظرات و ایده های خود راهنمایی کنید.
یا علی

آخرین نظرات
  • ۱۲ مهر ۹۵، ۱۳:۲۶ - د‌ل‌باخته ..
    آه...

۳ مطلب با موضوع «آن کسی که نمی شناختیم» ثبت شده است

پس از باز کردم معبر مین...

به سیم خاردار حلقوی رسیدند که به هیچ عنوان نمی شد آن را قطع کرد.

چون اگر سیم را قطع می کردند ، سیم ها جمع شده و معبر منفجرمی شد.

خبر رسید که گردان پشت سیم خاردارهای حلقوی گیر افتاده ،

از مکالمات بی سیم معلوم بود برادر کاوه اصرار دارند که کار زودتر شروع شود.

درهمین حین یک جوان به روی سیم های خاردار خوابید

  • seyed javad hoseini

شهید بــی سر  اثابت موشک  قطع شدن سر


بسیار خوش اخلاق و مهربان بود ... نماز اول وقت همیشه به من هم توصیه میکرد و بسیار حساس بود.... دایی خیلی بدش می اومد از غیبت همیشه با آرامش و آرام صحبت میکرد، بسیار به مردم منطقه کمک میکرد و مسئول بسیج سازندگی بود ، محمد علاقه زیادی به حضرت زینب داشت و تا در روضه ها اسم حضرت میومد صدای گریه اش بلند تر میشد… قبل از مام محرم میرفت تمام کار ها ی هییت رو انجام میداد مثلوشست وشو قالی ها ،تمیز کردن مهدیه و…

برای ایستگاه صلواتی می امد شروع به کار میکرد مانند بستن استیج. اینو بگم اگر محمد نبود کارمون لنگ میشد…

با اینکه محمد علاقه زیاد به اهل بیت داشت هر موقع که داشت برای اهل بیت کاری انجام میداد موقع نماز محمد را نمیدیدم و میرفت برای نماز اول وقت…

یکی از خصلت های محمد این بود کارشو انجام میداد چه دوستش باشه چه دشمن

  • seyed javad hoseini

آقـا حمیـد قصه ی مـا ، جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد ،

لات هـای محله هم کلی ازش حساب می بردنـد ،

خلاصه بزن بهادری بود بـرای خودش ! 

یـه روز مادر ایـن آقـا حمید ، ایـشون رو از خونه بیرون انـداخـت و گـفت :

بـرو دیگـه پـسر ِمـن نیستـی ، خستـه شـدم از بـس جـواب ِکـاراتـو

دادم ...

  • seyed javad hoseini