شب عاشورا بود و ما سینه میزدیم....
آنها آمدند و سربازها بهشدت با مشت و لگد و چوب کتک زدند. بعد از آن سربازها نفس نفس زنان عقب کشیدند. ضابط احمد یک عالمه عربی بلغور کرد و آخرش گفت: «عشر عشر اعدام!» بعد از آن رفتند و در را بستند.
شب عاشورا بود و ما سینه میزدیم....
آنها آمدند و سربازها بهشدت با مشت و لگد و چوب کتک زدند. بعد از آن سربازها نفس نفس زنان عقب کشیدند. ضابط احمد یک عالمه عربی بلغور کرد و آخرش گفت: «عشر عشر اعدام!» بعد از آن رفتند و در را بستند.