یاران شهر، یار

وبلاگی در خصوص شهدا

یاران شهر، یار

وبلاگی در خصوص شهدا

مشخصات بلاگ

با سلام و عرض ادب
در این وبلاگ قصد دارم در خصوص شهدا مطلب بنویسم. همچنین کارهایی که در این خصوص انجام میدم را در این وبلاگ قرار میدم.
خوشحال میشم با نظرات و ایده های خود راهنمایی کنید.
یا علی

آخرین نظرات
  • ۱۲ مهر ۹۵، ۱۳:۲۶ - د‌ل‌باخته ..
    آه...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطره» ثبت شده است

به حبیب گفتم وضع خط خوب نیست گردان را ببر جلو

 آهسته گفت : بچه ها به خاطر خوردن کنسرو فاسد همه مسموم شدند . . . !

امکان برگرداندن آن ها به عقب نبود و بچه ها با همان حال خراب شش روز در حال دفاع بودند…..

  • seyed javad hoseini

1 مهر سال 59 بود.

از ماموریت برون مرزی باز می گشت.

هنگام فرود در پایگاه هوایی همدان، 

جنگنده های عراقی باند فرودگاه را بمباران کردند.

مجبور به اوج گیری شد،

اما به علت کمبود سوخت هر دو موتورش را از دست داد.

  • seyed javad hoseini

مشغول آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، مهمان داشتم، به مهمان‌ها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر می گردم. رفتم نشستم برای ابراهیم(شهید همت) نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش. ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم. رنگش عوض شد و سکوت کرد، گفتم: چه شده مگر؟ گفت: درست در همان لحظه می‌خواستیم از جاده‌ای رد شویم که مین‌گذاری شده بود. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، می دانی چی می شد ژیلا؟ خندیدم.

 باخنده گفت: تو نمی‌گذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده‌ای؟ بگذر از من!


🌷شهیدابراهیم همت🌷

  • seyed javad hoseini