و من نمی فهمم که او چه می گوید2
سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۱۷ ق.ظ
وقتی خواهرش قرآن را جلوی صورتش میگذارد و او با زبان آن را ورق میزند و با چشمهایش کلمات خدا را دنبال میکند، آنجاست که میفهمی «آقا فتحالله»، این جانباز قطع نخاعی سالهای توپ و تانک حرفهای زیادی توی سینهاش دارد که زبانش برای بیان آن حرفها او را یاری نمیکند. گاهی قطره اشکی که از گوشه چشماش روان میشود، همه ناگفتههای هشتساله جنگ را برای تو بیان میکند.
و من چه میدانم که او چه میگوید